English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1477 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ground sea U خیزاب دریاکه علت نمایانی نداشته باشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imperfect competition U حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
loose sentence U جملهای که مفهوم صحیحی نداشته باشد
postposition U لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
operation U دستوری که نیاز به آدرس کردن اش نداشته باشد
an unprincipled conduct U رفتاریکه مبنای اخلاقی صحیحی نداشته باشد
unwatchable [film, TV] <adj.> U ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
dead knot U گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
an odd chair U صندلی که پنج تای دیگر جور خود نداشته باشد
introductory word U کلمهای که در اغازجملهای بکاربرده شودو معنی ویژهای نداشته باشد
fjeld U فلات مرتفع وصخره داری که تقریبا هیچ درختی نداشته باشد
bilinear filtering U مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
visibleness U نمایانی
ostensible U شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
visibility U قابلیت دید نمایانی
to set the thames on fire U فتح نمایانی کردن
to a afeat U فتح نمایانی کردن
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
billowing U خیزاب
afflux U خیزاب
billows U خیزاب
billow U خیزاب
waving U خیزاب
waved U خیزاب
wave U خیزاب
billowed U خیزاب
waves U خیزاب
the wave heaves U خیزاب بلندمیشودومیافتد
whitecap U سفیدک خیزاب
surf U خیزاب دریاکنار
surfy U دارای خیزاب زیاد
lap n U خوردن خیزاب بکنار دریا
land swell U خیزاب یا غلت اب نزدیک کرانه
inopinate U انتظار نداشته
rip current U خیزاب یا موج تجاوز کننده بساحل
surfboat U قایق مخصوص هوای توفانی یا خیزاب
planegency U صدای خیزاب که بکرانه دریا بخورد
leave me alone U کاری بمن نداشته باشید
dont care a rap U ذرهای باک نداشته باشید
dont care a rap U هیچ پروا نداشته باشید
Leave me alone . U کاری بکارم نداشته باش
produce race U مسابقه بین اسبهایی که هنوزکره نداشته اند
He has never taken a step for any one . He has never raised a finger to U تا کنون برای کسی قدم یبر نداشته است ( مسا عدتی نکرده )
advisory lock U قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
a closed mouth catches no flies <proverb> U تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine U مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
afflux U خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon U سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed U بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
kilim [glim] U گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
laptop U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld U کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
wellŠsuppose it is so U خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
red tide [algal bloom] U سرخ خیزاب [سرخ شدن آب دریا در اثرانبوه شدن خزه ها]
Zel-i Sultan vase U طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
charges U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge U عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush U اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
cobb doglas production function U ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
some one or other U هر کس باشد
admissibly U باشد
incomplete flower U کم باشد
admissibleness U باشد
Benedictines U باشد
custom's declaration U باشد
Benedictine U باشد
reflexively U باشد
at the owner's risk U باشد
any old thing U هر چه باشد
let it remain as it is U بگذارید باشد
keep your peck up U دل داشته باشد
whoso U هر شخصی که باشد
quantum sufficit U چندان که بس باشد
whencesoever U از هرجا که باشد
coute que coute U بهربهاکه باشد
let it be U بگذارید باشد
at most U خیلی باشد
stet U بگذارید باشد
hydroxide U داشته باشد
worksheet U ی داشته باشد
whosoever U هر شخصی که باشد
over crowding U بیشتر باشد
if any U اگر باشد
beit so U چنین باشد
be it so U چنین باشد
if he be U اگر او باشد
pitfully U چنانکه سزاوارنکوهش باشد
out of range U که خارج از حد سیستم باشد
perhaps so U شاید چنین باشد
meetly U چنانکه در خور باشد
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
kentish fire U که نشانه نفاق ..باشد
May his soull live in peace. U روحش شاد باشد
You neednt worry . Dont bother your head. U خیالت راحت باشد
Keep your mind on your work. U حواست بکارت باشد
medially U چنانکه درمیان باشد
library edition U چاپی که درخودکتابخانه باشد
shepherdess U شبان کلیسا که زن باشد
well and good U باشد چه ضرر دارد
shepherdesses U شبان کلیسا که زن باشد
culpably U چنانکه سزاوارسرزنش باشد
he wished to be private U می خواست در خلوت باشد
riparian U حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
at any price U بهر قسمت که باشد
at all events U بهر وسیله که باشد
as the case may be U تاچه مورد باشد
layers U ل تصحیح خطا باشد
how difficult soever it may be U هر قدر سخت باشد
HTTPD U تصدیق و جستجو باشد
i beam or i beam U تیری که به شکل ) باشد
he must have gone U باید رفته باشد
shell back U دریانوردی که از خط استواگذشته باشد
flocculence U یا دسته پشم باشد
strays U که متوقف نشده باشد
straying U که متوقف نشده باشد
stray U که متوقف نشده باشد
at f. U منتهی خیلی باشد
caryatid U ستونی که مجسمه زن باشد
by all means U بهر قیمت که باشد
steady as you go U راه ثابت باشد
that depends U تا چه شرایطی درکار باشد
Mind the step! U حواست به پله باشد!
i girder U تیری که بشکل ) باشد
inoffensively U بی انکه زننده باشد
layer U ل تصحیح خطا باشد
inviolably U چنانکه سزاوارحرمت باشد
pterygium U گلبرگی که مانندبال باشد
theonomy U کشوری که خداپادشاه ان باشد
if need be U اگر لازم باشد
if necessary U اگر لازم باشد
if i find an opportunity U اگر مجالی باشد
Mark my words . Remember what I told you . U یادت باشد چه گفتم
if any U اگر داشته باشد
rain or shine چه باران باشد چه آفتاب
brilliantly U چنانکه برجسته باشد
sympathetics U سلسله پیهای نباتی باشد
paymistress U زنی که مامور پرداخت باشد
pay gravel or dirt U شن یا خاک زردارشستن ان باصرفه باشد
cushion U وسیلهای که شبیه تشک باشد
syngraph U تنظیم کنندگان رسیده باشد
stylobate U پایهای که زیرچند ستون باشد
problem plav U نمایشی که موضوع ان مسئلهای باشد
blazing star U هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
razor edge U پشته کوه که تیز باشد
rationabile stoverium U نفقهای که میزان ان منطقی باشد
sanguinarily U چنانکه خونریزی دربرداشته باشد
preformatted U آنچه فرمت شده باشد
pleasingly U چنانکه خوش ایند باشد
selectable U آنچه قابل انتخاب باشد
site U محلی که پایه چیزی باشد
sited U محلی که پایه چیزی باشد
st.g's cross U چلیپایی که ازدوخطقرمزدرست شده باشد
sites U محلی که پایه چیزی باشد
telamon U ستونی که مجسمه مرد باشد
orthotone U که ازخود دارای تیکه باشد
double purchase pulley U غرغرهای که دو طناب خورداشته باشد
between our selves U حرف بین خودمان باشد
beanball U توپی که هدف ان سر توپزن باشد
bad dept U طلبی که امکان وصول ان کم باشد
hellishness U خویی که شایسته دوزخ باشد
cat and dog life U زندگی زناشویی که پرازدعوانکبت باشد
hexahydrate U ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
i do not wish it otherwise U جور دیگر باشد نمیخواهم
i shoudel hardly think so U گمان نمیکنم اینطور باشد
i suspect him to be a liar U گمان میکنم دروغگو باشد
if he has found it U اگر ان را پیدا کرده باشد
in claisum U دریایی که در قلمرو کشورویژهای باشد
gynaecocracy U حکومتی که دردست اناث باشد
bombproof U ساختمانی که پناه بمب باشد
bourg U محل یاشخصی که مجاورقلعه باشد
dapple U حیوانی که بدنش خالخال باشد
expandable U آنچه قابل گسترش باشد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
foot hill تپه ای که در دامنه کوهی باشد.
commendably U چنانکه شایان ستایش باشد
frothily U بی انکه مغزیامعنی داشته باشد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
catch meadow U چمنی که دردامنه تپهای باشد
cantilever beam U تیری که یک طرف ان گیردار باشد
granitic water U ابی که ازخاک خارادارامده باشد
green old wound U زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
inadvisably U بدون اینکه صلاح باشد
ineffectively U بی انکه اثری داشته باشد
inflationary gap U بیکاری مطلقا" وجودنداشته باشد
aerated bread U نانیکه مصنوعابوسیله گازدرامده باشد
lebrary edition U چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد
lightface U حروفی که خطوط ان ریزوفریف باشد
liquid capital U سرمایهای که پول نقد باشد
Recent search history Forum search
1معنی لغت overfit
1 if there's any justice
1Vintage style
1ایا جمله من درست است؟How has changed … how he grew the last time I saw he .How he more lovely than after…how is lovely… how is…
1set the record straight
1چیزی که عوض داره گله نداره
1ICR
1chand sabaei is correct or chand sabahi
1Evolution
2purchase off the registry
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com